اخلاق حرفه اي
در حيطه علوم پزشکي

 

           در مطلب حاضر نویسنده با بررسی هدف اسلام در زمینه تعلیم و تزكیه نفوس و نقش تقوا در كسب تعلیم كامل الهی، به برخی آداب و آثار بهره مندی از علم عالمان دینی اشاره كرده است كه از نظر شما خوانندگان گرامی می‌گذرد.
         به جرات می‌توان گفت محوری‌ترین هدف اسلام، آموزش و پرورش است، چنان كه در آیات چندی از قرآن برتعلیم و تزكیه به عنوان هدف و علت ارسال پیامبران و نزول كتب آسمانی تاكید شده است (سوره آل عمران، آیه 164 و سوره بقره، آیات 129 و 151 و نیز سوره جمعه، آیه 2 و نیز آیه 151 سوره بقره).
         در آیه 129سوره بقره آموزش و تعلیم بر تزكیه و پرورش مقدم شده و در حقیقت تعلیم به عنوان مقدمه دستیابی به تزكیه مطرح شده است: «پروردگارا، درمیان آنان فرستاده ای از خودشان برانگیز تا آیات تو را بر آنان بخواند و كتاب و حكمت به آنان بیاموزد و تزكیه شان كند، زیرا كه تو خود، شكست ناپذیر حكیمی.»
           این در حالی است كه در آیات دیگر همواره تزكیه بر تعلیم مقدم شده تا معلوم گردد كه هدف غایی و نهایی از هرگونه آموزش و تعلیم، تنها تزكیه و پرورش انسان است. چنانكه می‌فرماید: «به یقین، خدا بر مومنان منت نهاد ]كه[ پیامبری از خودشان درمیان آنان برانگیخت تا آیات خود را برایشان بخواند و تزكیه شان كند و كتاب و حكمت به آنان بیاموزد (آل عمران، آیات 48 و 164 و نیز بقره، آیه 151 و جمعه، آیه 2)
 
چیستی كتاب و حكمت
        در تمامی این آیات آن چه تعلیم داده می‌شود كتاب و حكمت است. كتاب به مجموعه قوانین و مقرراتی گفته می‌شود كه زندگی را سامان می‌دهد و حكمت به معارفی اطلاق می‌گردد كه زندگی را معنا و مفهوم می‌بخشد. اصولا عموم مردم از طریق كتاب‌های آسمانی با مجموعه مقررات و قوانین آشنا می‌شوند؛ قوانینی كه چگونگی رابطه میان انسان با خدا، انسان با انسان و انسان با طبیعت را تبیین می‌كند. در فرهنگ قرآنی، كتاب همان مقررات و قوانین است. از این رو گاه با فعل ماضی «كتب» آمده است كه به معنای قانون نوشته شده و مقررات مكتوب می‌باشد. از آن جمله می‌توان به عبارت «كتب علیكم الصیام» اشاره كرد كه درباره وجوب روزه و قانون آن است.
        البته قرآن تنها كتاب قانون و مقررات نیست چنان كه دیگر كتب آسمانی نیز این گونه نیست بلكه بخشی از كتاب آسمانی به حكمت‌ها و معارف اشاره داشته و معرفت انسان را به خود، خدا و هستی افزایش می‌دهد و برای او جهان بینی و بینش و نگرش خاصی فراهم می‌آورد.
        پیامبران به عنوان عالمان الهی ماموریت داشتند تا كتب حاوی قوانین و حكمت‌های الهی را به مردم افزون بر قوانین و حكمت‌های عقلانی آموزش دهند تا انسان با این آموزش‌ها و عمل به قوانین و مقررات وحیانی و عقلانی، خود را تربیت كرده و تزكیه نماید. البته پیامبران نقش تزكیه كننده را همانند تعلیم دهنده به عهده داشتند. به این معنا كه آموزش‌های آنان و نیز نوع رفتارها و هدایت‌های ایشان خود عامل تزكیه نفوس بشری بود ولی در این میان تلاش‌های انسانها نیز بی تاثیر نیست هرچند كه در این آیات به این بخش دوم اشاره‌ای نشده است.
به هر حال، نقش پیامبران به عنوان تعلیم دهندگان و تزكیه كنندگان نقش اساسی در جوامع بشری براساس آموزه‌های قرآنی است و انسان هیچ گاه بی نیاز از تعلیم دهندگان و تزكیه كنندگان آسمانی نیست، چرا كه فقدان چنین افرادی به معنای فقدان تعلیم و تزكیه الهی و وحیانی انسان هاست حال آنكه بشر برای آموزش و پرورش، نیازمند آنان است. از این رو اولیای معصوم الهی(ع) و نیز عالمان اسلامی در حكم معلمان و مزكیان معرفی شده و در برخی روایات نقش عالمان اسلامی همانند انبیای بنی اسرائیل دانسته شده است.
        البته در آموزه‌های قرآنی این معنا مورد تاكید است كه مجموعه كامل قوانین در آموزه‌های وحیانی قرآن و سنت بیان شده و اسلام به سبب وجود اولیای الهی با نصب امیرمومنان علی(ع) در غدیر خم، در نقش تعلیم و تزكیه كنندگان از این لحاظ كامل و تمام است. بنابراین همواره كسانی كه نقش پیامبران را در جهان بشری ایفا می‌كنند وجود دارند و زمین هرگز از حجت الهی خالی نیست تا به تعلیم و تزكیه الهی بشر مشغول باشد.
 
ضرورت تقوا برای رسیدن به تعلیم كامل الهی
      براساس آموزه‌های وحیانی قرآن، بشر از این امكان برخوردار است كه تحت تعلیم و تزكیه اولیای الهی، در مسیر تقوای الهی گام برداشته و درهای حكمت شگفت انگیزی را برخود بگشاید. به این معنا كه بتواند با كشف تام و كامل حضرت محمد(ص) ارتباط كامل برقرار كند و همه معارف قرآنی در سطوح مختلف اشارات، لطائف و حقایق را افزون برعبارات، درك كند و بفهمد، چنان كه امیرمومنان علی(ع) می‌فرماید:
ان كتاب الله علی اربعه اشیاء: علی العباره و الاشاره و ا للطائف و الحقایق، فالعباره للعوام، و الاشاره للخواص، و اللطائف للاولیاء، و الحقائق للانبیاء؛
      همانا كتاب خدا بر چهار چیز استوار است: عبارت، اشارت، لطایف و حقایق. عبارت، برای عوام است، اشارت برای خواص، لطایف برای اولیا و حقایق برای انبیا. (بحارالانوار، ج75، ص872 البته این حدیث از امام صادق(ع) و امام حسین(ع) نیز نقل شده است.)
        بنابراین هرچه انسان تحت تعلیم و تزكیه اولیای الهی قرار گیرد و با افزایش معرفت و عمل و تقوای خود در مسیر الهی گام بردارد، درهای معرفت قرآنی بر او بیشتر گشوده می‌شود و حقایق قرآنی را كه مختص پیامبران است نیز درك می‌كند؛ چرا كه اصولا وجوب و لزوم تبعیت از معصومان(ع) برای دست یابی به این حكمت‌ها و مراتب آن است. از این رو ایشان را اسوه‌های كاملی معرفی می‌كند تا بشر با پیروی از آنها از همه مراتب و مقامات انسانی بهره‌مند شود.
       خداوند در آیات بسیاری از جمله 282 سوره بقره دست یابی به تعلیم كامل الهی را منوط به تقوا دانسته است كه با تعلیم و تزكیه پیامبران و عمل براساس آموزه‌های آنان به دست می‌آید. بنابراین درهای حكمت نیز با توجه به همین مسیر بر روی هر بشری باز می‌شود.
      از نظر قرآن، حكمت و معرفت خاص، فضل و بخشش الهی است كه از طریق تعلیم خاص یعنی پیروی از عقل و آموزه‌های پیامبران و نفس روحانی ایشان به دست می‌آید. خداوند كسانی را كه در مسیر شریعت و تعلیم و تزكیه اولیای الهی قرار می‌گیرند، به فضیلت حكمت خاص می‌رساند. از این رو از نظر قرآن، حكمت، خیر كثیر است. (بقره، آیه269)
         پس حكمت، معرفت و خیر و فضل بزرگ الهی به بشر، روز به روز با پیروی از كتاب و تعلیم و نفوس اولیای الهی در تعلیم دیدگان و تزكیه شدگان افزایش می‌یابد و آنان در مقام فهم حقایقی بر می‌آیند كه مختص پیامبران است. به این معنا كه با تعلیم و تزكیه اولیای الهی در كنار تلاش شخص برای تقوای الهی و انجام كامل شریعت، او به مرتبه پیامبران می‌رسد و از حقایق آسمانی در آن مرتبه آگاه می‌شود.
       با نگاهی به آیاتی چون آیه2 سوره جمعه، 20سوره ص، 12سوره لقمان، 110 سوره مائده، 54و 113سوره نساء، 48و 164سوره آل عمران و 129 و 151 و 251 و 269 سوره بقره می‌توان دریافت كه حكمت درآموزه‌های قرآنی از چه جایگاه رفیع و بلندی برخوردار است كه راه به دست آوردن آن دمیدن نفوس اولیای الهی در كنار تلاش‌های شخصی می‌باشد.
       از این جا ضرورت و نیازمندی بشر به صاحب زمان(عج) به عنوان ولی الله اعظم معلوم و روشن می‌شود؛ چرا ایشان با دمیدن روح الهی خود از طریق تزكیه و تعلیم خاص، حكمت خاص را در نفوس آدمی پدید می‌آورد. آن حضرت(عج) در مقام تعلیم و تزكیه، كتاب و حكمت را به بشر می‌آموزد بی آن كه بشر خود آگاه از این تصرفات الهی باشد؛ چرا كه عدم ظهور ایشان به معنای عدم تصرفات و تاثیرات حضرت نیست.
        چنان كه گفته شد پیامبران در نقش عالمان و تزكیه كنندگان در جوامع خود، نقش تعلیم و تزكیه خاص كتاب و حكمت را ایفا می‌كنند و این گونه نیست كه تنها قابلیت تعلیم و تزكیه شدگان كفایت كند، چرا كه تعلیمات الهی هر كسی نیازمند تاثیر مستقیم تزكیه كنندگی اولیای الهی است. اینجاست كه نقش خضر ظاهر می‌شود كه تنها در راهبری و تعلیم صرف نیست، بلكه در ایجاد و تصرف و انشای مستقیم و قابلیت سازی در تعلیم شونده و تزكیه شونده است.
 
نقش عالمان اسلامی در عصر غیبت
          در عصر غیبت، عالمان اسلامی همچون پیامبران بنی اسرائیل، از مقام و منزلت روح تصرف كنندگی برخوردارند و می‌توانند در افراد تعلیم شونده تصرفات خاصی انجام دهند. از این رو آداب خاصی برای حضور و بهره مندی از ایشان بیان شده است؛ چرا كه استفاده از این عالمان تزكیه كننده نیازمند فراهم آوری شرایطی است.
امام صادق از امیرمومنان علی(ع) نقل می‌كند كه ایشان همواره می‌فرمود:
          از حق عالم است كه بسیار از وی نپرسی و جامه اش را نگیری و چون نزدش درآیی و كسانی با او باشند، بر همه درود فرستی و او را به تحیت مخصوص گردانی. پیش رویش نشینی و پشت سرش ننشینی و نزد او به گوشه چشم و دست اشارت نكنی و پرنگویی كه فلان كس و بهمان كس خلاف نظرت را گفته‌اند و از طول صحبتش دل تنگ نشوی، چون عالم همانند نخل خرماست، باید منتظر باشی تا از آن برایت چیزی فرو افتد. اجر عالم از روزه گیر شب زنده دار و مجاهد در راه خداوند بزرگ تر است. (الوسائل ج/8 ص.551 اصول كافی، كتاب فضل العلم، باب حق العالم)
 
       در روایت دیگر آمده است كه آن حضرت(ع) فرمود: از حق عالم است كه زیاد از او نپرسی و در پاسخ بر او پیش دستی نكنی و چون اعراض كرد پافشاری نكنی و به دامن وی نیاویزی چون خسته شد، با دست اشاره به سویش اشاره نكنی و به گوش چشم اشارت نكنی و در مجلس وی حركت نكنی و از نهانش جست و جو ننمایی و نگویی فلان بر خلاف نظرت گفت و سر و رازش را پخش نكنی و در نزدش غیبت كسی نگویی و بر شاهد و غایب مواظبت كنی و بر كسانی كه در نزدش می‌باشند سلام جمعی بفرستی و او را به تحیت و سلام خاص مختص كنی و پیش رویش بنشینی و اگر نیازی دارد در انجام آن بر دیگران پیش دستی كنی و از طول مصاحبت با او خسته نشوی، چرا كه او همانند درخت خرماست، پس منتظر باش تا بر تو از منفعت خویش فرو افكند و سود دهد. عالم همانند روزه دار شب زنده دار مجاهد در راه خداوند است و زمانی كه عالم بمیرد در اسلام رخنه‌ای پدید می‌آید كه تا روز قیامت پر نمی‌شود و هفتاد هزار فرشته از فرشتگان مقرب آسمان جنازه طالب علم را تشییع و همراهی كنند. (همان)
      این گونه است كه روح آسمانی عالم در جان و تن شخص متعلم تاثیر می‌گذارد و او رابه سوی حكمت عالی می‌برد و جهان دیگر و جانی دیگر به وی می‌بخشد.
 
               نویسنده: یعقوب جعفرزاده

 

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 27 تير 1391برچسب:, توسط واحد اخلاق حرفه ای |
.: Weblog Themes By LoxBlog :.